دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

هرکه گردد در جهان چون بو تراب
بازگرداند ز مغرب آفتاب «اقبال لاهوری»

وحید حاجیلو هستم کارشناس ارشد اصلاح نباتات، علاقمند به سیتوژنتیک و آزمایشگاه. پس از عمری -حدود 15 سال- وبلاگ نویسی در میهن بلاگ به اجبار و با تأسف که این سیستم وبلاگ دهی برای همیشه قراره خاموش بشه، مجبور شدیم کوچ کنیم و این شد که اومدیم به رسانه ی متخصصان و اهل قلم پیوستیم.

آخرین مطالب

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جوانه

به نام خداشعر من از عذاب تو، گزند تازیانه شد ضجه ی مغرور تنم، ترنم ترانه شدحماسه ی زوال من، در شب تلخ گم شدن ضیافت خواب تو را، قصه ی عاشقانه شد برای رند در به در، این من عاشق سفروای که بی کرانی، حصار تو کرانه شد وای که در عزای عشق، کشته شد آشنای عشقوای که نعره های عشق، زمزمه ی شبانه شد ای تکیه گاه تو تنم، سنگر قلب تو منموای که نیزه ی تو را، سینه ی من نشانه شد درخت پیر تن من، دوباره سبز می شودکه زخم هر شکست من، حضور یک جوانه شد وای که در حضور شب، در بزم سوت و کور شب شب کور وحشت تو را، قلب من آشیانه شد وای که آبروی تو، مرد انالحق گوی توبر آستان کوی تو، جان داد و جاودانه شد من همه زاری منم، زخمی زخمه ی تنمبرای های های من، زخمه ی تو بهانه شددرخت پیر تن من، دوباره سبز می شودهر چه تبر زدی مرا؛ زخم نشد ، جوانه شدایرج جنتی عطایی
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

جوانه

به نام خداشعر من از عذاب تو، گزند تازیانه شد ضجه ی مغرور تنم، ترنم ترانه شدحماسه ی زوال من، در شب تلخ گم شدن ضیافت خواب تو را، قصه ی عاشقانه شد برای رند در به در، این من عاشق سفروای که بی کرانی، حصار تو کرانه شد وای که در عزای عشق، کشته شد آشنای عشقوای که نعره های عشق، زمزمه ی شبانه شد ای تکیه گاه تو تنم، سنگر قلب تو منموای که نیزه ی تو را، سینه ی من نشانه شد درخت پیر تن من، دوباره سبز می شودکه زخم هر شکست من، حضور یک جوانه شد وای که در حضور شب، در بزم سوت و کور شب شب کور وحشت تو را، قلب من آشیانه شد وای که آبروی تو، مرد انالحق گوی توبر آستان کوی تو، جان داد و جاودانه شد من همه زاری منم، زخمی زخمه ی تنمبرای های های من، زخمه ی تو بهانه شددرخت پیر تن من، دوباره سبز می شودهر چه تبر زدی مرا؛ زخم نشد ، جوانه شدایرج جنتی عطایی
  • vahid hajiloo