دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

هرکه گردد در جهان چون بو تراب
بازگرداند ز مغرب آفتاب «اقبال لاهوری»

وحید حاجیلو هستم کارشناس ارشد اصلاح نباتات، علاقمند به سیتوژنتیک و آزمایشگاه. پس از عمری -حدود 15 سال- وبلاگ نویسی در میهن بلاگ به اجبار و با تأسف که این سیستم وبلاگ دهی برای همیشه قراره خاموش بشه، مجبور شدیم کوچ کنیم و این شد که اومدیم به رسانه ی متخصصان و اهل قلم پیوستیم.

آخرین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

معرفی یک کتاب

به نام خدامائةُ مَنقَبَة مِن مَناقِب امیرالمؤمنین وَ الأئمة مِن وُلده(علیه السلام) مِن طَریقِ العامّةمعروف به فضائل ابن شاذان،تألیف ابوالحسن محمد بن احمد بن علی، معروف به ابن شاذان قمی از بزرگان شیعه در قرن چهارم و پنجم هجری. در این کتاب، صد کرامت و فضیلت درباره حضرت علی(علیه السلام) برگرفته از منابع مختلف، ذکر شده است.برای دانلود اینجا کلیک کنید.(کتاب به زبان عربی است)
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

Glycyrhiza glabra

به نام خداگیاه شیرین بیان با نام انگلیسی Licorice از خانواده‌ی Fabaceae می‌باشد.نام دیگر این گیاه در فارسی قدیم سوس و در لاتین Reglis می‌باشد.قسمت قابل مصرف شیرین بیان ریزوم آن است.سوس گیاهی است علفی و چند ساله که ساقه‌های زیرزمینی متعددی دارد. هر شاخه دارای 3 تا 8 جفت برگ مرکب بعلاوه یک برگ منفرد در انتهای شاخه است. برگ‌ها خطی و دارای غدد ترشح شیره می‌باشند(علت چسبناکی برگ‌ها). گل‌ها به رنگ بنفش و هر میوه حاوی 4-5 بذر قهوه‌ای رنگ است. ساقه به صورت ظریف و سبز رنگ اما ریشه‌ها قهوه‌ای و گاهی تیره می‌باشند. قسمت داخلی ریشه‌ها (کامبیوم) زرد رنگ می‌باشد. ریزوم‌ها با پوسته‌ای دارای شکاف‌های ممتد و نامنظم قابل شناسایی‌اند.
  • ۰
  • ۰
موضوع کتاب: ادبیات ایرانیمؤلف:صادق کرمیارناشر: کتاب نیستان ,تاریخ نشر:  ۱۳۸۸تعداد صفحات: ۳۳۶شابک: 978-964-337-514-0توضیحات:«نامیرا»، کتابی که رهبر انقلاب برای شناخت فتنه سفارش کردند این اثر درباره دختر و پسری جوانی است که بین سرداران بزرگ برای حمایت از امام حسین (ع) و یزید تردید دارند؛ در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلال‌های مختلف به حقانیت امام حسین (ع) پی می‌برند. به گفته نویسنده کتاب، این داستان پس از دو سال تحقیق نوشته شده است و برای نوشتن آن، آثار تحلیلی که درباره امام حسین (ع) و قیام او و نیز کتاب‌های مقاتل را مطالعه کرده است. نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که نویسنده با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است. بیش از هر چیز اسم کتاب است که خواننده را مشغول می‌کند؛ ابتدا به ذهن می‌رسد «نامیرا» فقط اسمی هنری است که برای جلب مخاطب انتخاب شده و یا ناشر و نویسنده خواسته‌اند ابهام داستان را زیاد کنند. اما کتاب را که تا انتها بخوانی معلوم می‌شود «نامیرا» ریشه در مفهوم «کل یوم‌ عاشورا و کل ارض کربلا» دارد. مفهومی که می‌گوید پهنه‌ی سرزمین کربلا به اندازه‌ی کل زمین وسعت پیدا کرده و عاشورا همیشه نمیراست. «نامیرا» داستانی شخصیت‌محور است؛ رمانی با خرده‌روایت‌هایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدم‌ها. این روزگار است که آدم‌ها را در محک انتخاب شدن و انتخاب کردن می‌گذارد و نویسنده‌ی نامیرا فقط تصویرساز صادق این رویدادهاست. نویسنده‌ی کتاب را به سبک رمان‌های کلاسیک با شروعی آرام آغاز می‌کند، تصویرسازی می‌کند، شخصیت‌ها را یک به یک وارد داستان می‌کند، آن‌ها را معرفی می‌کند و با داستان پیش می‌برد. «نامیرا» اسیر اختلاف روایت‌های تاریخی نشده و البته از عقبه‌ی تحقیقی درستی بهره برده است. نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است. دریغ جدی اینجاست که ای کاش سریال «مختارنامه» را بعد از خواندن «نامیرا» می‌دیدیم تا باورمان شود در کوفه‌ای که ۱۸هزار نامه برای امام حسین علیه‌السلام ارسال می‌شود چطور یکباره ورق بر می‌‌گردد و آدم‌هایی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر و علی علیهماالسلام بودند، ناگهان با زرق و برق سکه‌های پسر مرجانه پشت او را خالی کردند، سفیرش را ‌کشتند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابن‌زیاد شدند؟ 
  • ۰
  • ۰
داستان رستم و اسفندیار یکی از زیباترین داستان های شاهنامه است. حکایت غم انگیز میان دو نسل؛ کشمکش میان پیر و جوان، گوهر و هنر، شاهزاده و جهان پهلوان، رویین تن و آسیب پذیر، نوخاسته و مستعفی، و بالآخره کشمکش بر سر آزادی خواهی و اسارت طلبی است و از آنجا شروع می شود که: اسفندیار رویین تن، شاهزاده ی پهلوان ایرانی که از عهدشکنی های پدرش گشتاسب، به تنگ آمده است، با حالتی دژم نزد مادر خود کتایون رفته و شکوه می کند که: " با من همی بد کند شهریار " زیرا پیش از این پاداش موفقیّت مرا در چندین مأموریت مهم، پادشاهی ایران زمین دانسته، ولی پس از انجام مأموریت به قول خود عمل نکرده است.   ز بلبل شنیدم یکی داستان / که برخواند از گفته ی باستان که چون مست بازآمد اسفندیار / دژم گشته از خانه ی شهریار کتایون قیصر که بُد مادرش / گرفته شب و روز اندر برش چو از خواب بیدار شد تیره شب /  یکی جام می خواست و بگشاد لب چنین گفت با مادر اسفندیار /  که با من همی بد کند شهریار   گشتاسپ، سخت دلبسته ی تاج و تخت است و آخرین شرط دستیابی اسفندیار به اورنگ شاهی را به بند کشیدن رستم عنوان می کند و با این شرط به دست خود، پسر پهلوانش را روانه ی ستیز با مرگ می کند.   بفرزند پاسخ چنین داد شاه /  که از راستی بگذری نیست راه بگیتی نداری کسی را همال /  مگر بی خرد نامور پور زال سوی سیستان رفت باید کنون /  بکار آوری زور و بند و فسون برهنه کنی تیغ و کوپال را /  ببند آوری رستم زال را   اگر رستم از هفت خان گذشته است، اسفندیار هم هفت خانی دیگر را پشتِ سر گذارده است. اگر رستم در کسوت بازرگانان به نجّات بیژن شتافته، اسفندیار نیز در هیئت بازرگانان به نجات خواهران رفته است. اسفندیار نماینده ی اتّحاد دین و دولت است. او پرورده ی تعبّد است. زرتشت او را کمر بسته خود کرده است. او رویین تن است و هیچ سلاحی بر تنش کارگر نمی افتد. برازنده ترین فرد زمان خود است. چشم و چراغ خانواده ی کیان است. اسفندیار شاهزاده ی موبد است، نوآور است، ساده دل و مغرور است. هم شاهزاده است و هم جهان پهلوان؛ دو صفتی که در شاهنامه جز در او در کس دیگری جمع نشده است. سرد و گرم روزگار را چشیده، نه تنها در بزم و رزم، بلکه در گیرودار زندگی و سیاست نیز مدّتی از عمرش را در غُل و زنجیر گذرانده است. لبریز از نیروی درونی و جاه طلبی است. ذاتاً لبریز از نیروی درونی و جاه طلبی و غرور است. ذاتاً مردی صریح و ساده دل است... . اسفندیار و رستم تنها جهان پهلوانانی هستند که لقب تهمتن دارند.  
  • ۰
  • ۰

ماه رجب

ماه ماه من،بنده بنده ی من،و رحمت، رحمت من است؛هر که در این ماه مرا بخواند اجابت می کنم...و هرکه حاجات آورد، عطایش کنم"حدیث قدسی اقبال الاعمال 174"
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
به نام خدا راوی: نازک دلی آزادگان، چشمه ای زلال است که از دل صخره ای سخت جوشد. دل مؤمن را که می شناسی: مجمع اضداد است، رحم و شدّت را با هم دارد و رقّت و صلابت را نیز با هم . زلزله ای که در شانه های ستبرشان افتاده از غلیان آتش درون است؛ چشمه ی اشک نیز از کنار این آتش می جوشد که این همه داغ است. اماما، مرا نیز با تو سخنی است که اگر اذن می دهی بگویم:« من در صحرای کربلا نبوده ام و اکنون هزار و سیصد و چهل و چند سال از آن روز گذشته است. امّا مگر نه اینکه آن صحرا بادیه ی هول ابتلائات است و هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟ آنان را که این لیاقت نیست رها کرده ام، مُرادم آن کسانند که یا لیتنا کنّا معکم گفته اند. پس بگذار مرا که در جمع اصحاب تو بنشینم و سر در گریبان گریه فرو کنم.» خورشید سرخ تاسوعا در افق نخلستان های کرانه ی فرات غروب کرده است و زمین ملتهب کربلا را به ستاره ی جُدی سپرده و مؤذن آسمانی اذن حضور داده است و دروازه های عالم قرب را گشوده ... زمین از دل ذرات به آسمان پیوسته است و نسیمی خنک از جانب شمال وزیدن گرفته ... و اصحاب نماز گریه می گزارند.منبع:فتح خون/ سید مرتضی آوینی/ ص 73و74
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
چرا فردوسی اعراب را نمی بخشد؟ ورود اسلام به ایران پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) در حجة الوداع در محل غدیر خم حضرت علی (ع) را به جانشینی برگزید. اما پس از پیامبر مردم از جانشین بر حق او امام علی (ع) غافل شدند .علی (ع) خانه نشین شد . اول ابوبکر به خلافت رسید  بعد هم عمر شد خلیفه ی دوم مسلمین ؛ حضرت علی (ع) در خلال ده سال خلافت عمر (634-644 م) به گونه ای نمایان از شرکت در جنگ های بزرگی که خلیفه به نام اسلام به راه می انداخت ، از جمله حمله به ایران خود داری کردند.     ایران در خلال هزار سال تاریخش ، هرگز از حمله ی مردم بدوی و پراکنده ی شبه جزیره ی عربستان نهراسیده بود. ولی در سال 636 م ، امپراتوری ساسانی که تنها چند سال قبل از آن در برابر بیزانس روسیه ایستاده بود ، برای مقابله با اعراب کم شمار در مرزهای غربی سپاهی فراهم آورد . آنان در قادسیه لشگر آراستند ؛ قادسیه شهری کوچک در کرانه ی غربی رود فرات بود . جایی که به تقریب هشتاد هزار ایرانی تا دندان مسلح با تحقیر به شاید ده هزار عرب آفتاب سوخته و گرد آلود سندل پوش که پلاس پاره ای بر تن داشتند و تنها سلاحشان سپر و شمشیر بود ، نگاه می کردند . دو طرف چهار ماه مذاکره کردند. عاقبت روزی در ژوئن 637 م ، رستم فرمانده ی ساسانیان ، به اکراه جنگ را شروع کرد . ولی سپاه ساسانی مثل جامعه ساسانی فاقد روحیه بود. جنگجویان مشهور ایرانی، که در لشگر کشی بی حاصل به بیزانس روحیه ی خود را از دست داده بودند به مردان چاق و کم تحرک تبدیل شده بودند. سواره نظام سنگین اسلحه ی ایران که هنگ فیلان پشتیبانی اش می کرد در برابر اعراب سوار بر شتر های تندرو که حمله می کردند درمانده شد. دو طرف سه روز جنگیدند. روز چهارم رستم فرمانده ی بی میل ایران جان داد؛ و سپاهش در یک عقب نشینی بی نظم و پراکنده دروازه ی امپراتوری ساسانی را به روی نیروی مهاجم گشود. در سال 638 م ایوان مدائن در تیسفون تجلی گاه مادی هنر و دانش ایران ساسانی به دست اعراب افتاد. شکوه ثروت های آن، قبیله نشین های فقیر شبه جزیره ی عربستان را به حیرت افکند. تنها دو غنیمت از صدها گنجی که به دست اعراب افتاد یکی شتری عظیم الجثّه از نقره بود و دیگری اسبی از طلا با دندان های زمرد که حلقه ی گلی از یاقوت به گردن داشت. قالی حیرت آور (بهار خسرو) به مکه برده شد که در آنجا رهبران مذهبی متنفّر از تعلقات مادی تکه تکه اش کردند اعراب نادان ویرانی ها به بار آوردند. کتابخانه های بزرگ با این حکم خودسرانه ویران شد که: اگر کتاب های اینجا موافق با اسلامند پس ما به آنها احتیاج نداریم و اگر کتاب های اینجا مخالف با اسلامند پس کفر آمیزند. یزد گرد سوم پادشاه ساسانی با عقب نشینی به حضور ساسانیان در بین النهرین پایان می دهد. در سال 642 جنگ دیگری در نهاوند همدان راه های ایران را به سوی زاگرس و فارس – قلب فلات ایران- می گشاید و بدین ترتیب اسلام وارد ایران می شود.                           .................................................................................................................. * ایرانی ها(ایران، اسلام و روح یک ملت) ساندرا مک کی/ شیوا رویگریان /  فصل دوم ص 50 -70 .
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
به نام خدا شاهنامه نماد هویت ایرانی*برای مطالعه ی نقد کتاب ایرانی ها کلیک کنید فردوسی نام مستعار ابوالقاسم منصور بود که در سال 935 میلادی نزدیک مشهد در شمال شرقی ایران به دنیا آمد. می گویند وی که زمین دار بود برای جهیزیه ی تنها دخترش به پول احتیاج پیدا کرد و سفارش سلطان محمود غزنوی را برای ساختن منظومه ای حماسی پذیرفت. او طی 35 سال شصت هزار بیت شعر سرود و آن را شاهنامه، کتاب شاهان نام کرد. شاهنامه که چهار برابر ایلیاد است حاوی هزار سال تاریخ ایران – از هخامنشیان تا ساسانیان- از پیدایش ایران تا حمله ی اعراب است. زمانی که فردوسی شاهنامه را می نوشت اسلام بخشی انکار ناپذیر در فرهنگ و هویت ایرانی شده بود. از این رو، فردوسی در شاهنامه با تکریم ارزش های اسلامی در برابر فرهنگ پیش از اسلام ایرانیان، به توازنی میان غرور حسرت بار نسبت به شکوه ایران باستان و پذیرش خرد اسلامی اعراب دست یافت از این رو شاهنامه که در بافت اعتقاد به الله نگارش یافته، با تجلیل تاریخ و اساطیر شاهان ایرانی، هویت ایرانی را در دنیای اسلام احیا می کند. فردوسی، مسلمان شیعه، در شعر بلند روایی خود، بدون نفرت یا آرزوی انتقام، به شرح پیروزی اعراب بر ایران می پردازد. وی در ارزش های فلسفی و اجتماعی اسلام که برخی از آنها آرمان های ایرانیان پیش از اسلام را پژواک می دهند چون و چرا نمی کند. فردوسی در اساس اسلام را از اعراب جدا می کند زیرا وی اعراب را مسئول تخفیف فرهنگ متعالی ایرانی می داند.
  • ۰
  • ۰

ازگیل

آنگاه ما با آن آب برای شما باغ ها و نخلستان های خرما و انگور ایجاد کردیم که برای شما در آنها میوه های زیادی است که از آن تناول می کنید. آیه 19 سوره ی مؤمنون به نام خدا ازگیل: نام عمومی و علمی: نام لاتین این میوه Medlar و نام علمی آن Mespilus ger manica می باشد. معرفی مشخصات میوه: ازگیل میوه ای است خوراکی که درخت آن در ارتفاعات 2000 متری از سطح دریا می روید. از مشخصات اختصاصی آن این است که دارای ریشه ای عمودی و پوست خاکستری نقره ای است. میوه ی ازگیل مدور و قهوه ای رنگ است که اثر چند کاسبرگ در پایین آن مشاهده می گردد و به صورت خام خورده می شود. اثرات و خواص درمانی: خوردن ازگیل ورم معده را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد. طرز تهیه و استفاده: اگر 200 گرم تا 300 گرم ازگیل پوست کنده شده در صبحانه خورده شود برای اسهال خونی نافع است. اگر 50 گرم برگ ازگیل را در یک کیلو گرم آب بجوشانند و به صورت غرغره برای فرونشاندن مخاط گلو و ناراحتی های حلق و گلو استفاده کنید، به زودی برطرف خواهند شد. ترکیبات شیمیایی: ازگیل دارای ویتامین های C,BوA است و نیز موادی چون اسید مالیک ، سیتریک، تارتریک،هیدارات دو کربن، لعاب (موسیلاژ) ، مقداری قند، منیزیم، مقدار زیادی تانن و اسید هایی نظیر مالیک اسید، سیتریک اسید و تارتاریک می باشد.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

عاقرقرها

آنگاه ما با آن آب برای شما باغ ها و نخلستان های خرما و انگور ایجاد کردیم که برای شما در آنها میوه های زیادی است که از آن تناول می کنید. آیه 19 سوره ی مؤمنون به نام خدا عاقرقرها : نام عمومی و علمی: نام لاتین این گیاه Pilitiry Of Spain و نام علمی آن  Pillotory می باشد. مشخصات گیاه: این گیاه یک گیاه علفی است که در ایران نمی روید ولی در ترکیه و الجزایر روئیده می شود. ریشه ی این گیاه برای مصارف پزشکی در بازار تجارت به فروش می رسد. خواص: عاقرقرها ادرار آور است و برای درمان صرع و تنظیم ترشحات غدد بزاقی مفید است. عاقرقرها برای زخم دهان ، گلودرد، درد سینه، سرفه و لکنت زبان مفید است. ترکیبات شیمیایی: عاقرقرها دارای املاح و مواد معدنی چون اسید پیرتیک ، پل لیوترین، تانن، اینولین، صمغ و غیره می باشد. طرز استفاده: مصرف این گیاه به مقادیر کم نیز موجب بروز مسمومیت شده و موجب بروز تهوع و استفراغ و اسهال می گردد؛ پس تجویز آن توصیه نمی شود و بهتر است از مصرف آن خودداری نمایید.
  • vahid hajiloo