دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

هرکه گردد در جهان چون بو تراب
بازگرداند ز مغرب آفتاب «اقبال لاهوری»

وحید حاجیلو هستم کارشناس ارشد اصلاح نباتات، علاقمند به سیتوژنتیک و آزمایشگاه. پس از عمری -حدود 15 سال- وبلاگ نویسی در میهن بلاگ به اجبار و با تأسف که این سیستم وبلاگ دهی برای همیشه قراره خاموش بشه، مجبور شدیم کوچ کنیم و این شد که اومدیم به رسانه ی متخصصان و اهل قلم پیوستیم.

آخرین مطالب

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
بسم الله الرحمن الرحیم              تقدیم به روح سردار الله دادی  و سلامتی امام امت صلوات              لطفا اگر دو مطلب قبل را نخوانده اید اول دومطلب قبل رابخوانید .کوچه پس کوچه ها را پشت سر میگذاریم عرض کوچه شاید به سه متر برسد.ماشین را در جایی پارک میکنم و به راه می افتیم. مادر خانه شروع به گفتن مشکلات میکند: شوهرم چند ماه است که زندان است . از یک حاجی بازاری دو و نیم میلیون پول گرفته ایم او هم پنج میلیون سفته گرفته است. دختری کوچک از حیاط به داخل خانه می آید . نه سال سن دارد و کلاس سوم ابتدایی است .حاجی بازاری پنج میلیون تومان میخواهد . خودم اگر یخچال خانه ام را بفروشم جمعا سه میلیون میشود . الان دو میلیون کم دارم تا شوهرم آزاد شود . یارانه خودم هم خود به خود حذف شده است .(دو میلیون تومان را میتوان قرض داد و سفته گرفت . حدودا ماهی 100 تومان میتوانند پرداخت کنند)به منزل دوم که وارد شدیم دو دختر کوچک و یک پسر را دیدیم . پدر به خاطر تصادف 150 میلیون دیه دارد و در زندان است . پول اجاره عقب افتاده و از پول پیشمان کم کرده که الان از 2/5 میلیون دیگر چیزی نمانده . یکبار صاحبخانه در را برویمان بسته بود و نمیگذاشت که از خانه بیرون بیاییم . الان ترشی میفروشم. یارانه به حساب شوهرم میریزد که الان مسدود شده است . بچه ها از سر و کول حاج آقا بالا میروند . و او هم به آنها شکلات میدهد ....منزل سوم : خانه را برادر شوهرم بهمان داده و ما اجاره نمیدهیم. اما....اما سه خانواده در اینجا زندگی میکنیم (خانه یک حال دارد و یک آشپزخانه جمعا 70 متر). زن پسر اولم دوام نیاورد و رفت. الان سهیل بچه ی دو ساله اش با پسرم(بیماری کبدی و کلیوی دارد)با ما زندگی میکنند . آنیکی پسرم با عروسم هم با ما زندگی میکنند. عروس باخودش جهاز نیاورده و اصلا هیچ وسیله ای ندارند.دو دختر که یکی جوان است و دیگری 10 ساله هم با مایند .500 هزار تومان جور کرده ایم اگر پانصد تومان دیگر باشد پسر دومم و عروسم میتوانند ازاینجا بروند و خانه اجاره کنند( موسسه ای وام میدهد اما ضامن نداریم ) هرسه مرد خانه نان خشک جمع میکنند.دیروز بچه ام با بچه ی همسایه دعوایش شده بهش گفته اند که (شماهم آدمین چندتا خانواده یک جا زندگی میکنید؟؟!!!)منزل چهارم : پدر معتاد است و شیشه ای . اصلا به فکر خانواده نیست . شخصی گفته پول کمپ خوابیدنش راهم میدهد اما بیخیال بیخیال است . حاج آقا میپرسد چرا نمیری میخندد وسرش را پایین می اندازد.( انگار نه انگار) . آنطرف اما سه بچه اش واقعا چه گناهی دارند ؟؟؟؟قبلا همسرش پرستار پیرزنی بود و وضعشان نسبتا خوب بود اما شوک عصبی به او وارد شده بود و25 روز دربیمارستان بود  که شغلش را از دست داد...بچه هایم مشکل درسی دارند و نمیتوانم کمکشان کنم .این ها روایاتی دیگر بود از بازدید های موسسه کریمه اهل بیت ع از نیازمندان همدانپیشاپیش دهه فجر مبارک باد و نور به قبر پرنورت ببارد ای امام که گر شما نبودی نمیدانم چه به سر این نیازمندان می آمد؟36 سال جهان منقلب از آمدن شاگردی     وای بر حال عدو گر برسد استادشتک صدایی زن را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا می مجوز داد و نگرانی مراجع و پاسخ علی جنتی و...به لطف کریمه ی اهل بیتی ها چشم های حدیثه کوچولو عمل شد و او دیگر دنیا را زیبا میبیند. زیبای زیبا. بخاری خانه شان هم خریداری شد.برای خانه طاهر کوچولو نیز بخاری تهیه شد(بخاری دست دوم اهدایی)شیر حمام خانه ابولفضل هم خریداری شد . این هفته قرار است برایش تولد بگیریم.13 بسته ی غذایی نیز در این ماه توضیع شد . هنوز هم منتظر کمک هایتان هستیم. هرجور که فکرش را بکنید میتوانید به طرح کمک کنید.به لطف کریمه اهل بیت این هفته مشهد بودم و دعاگوی همه شما دوستان.روز محشر که همه دیده ی گریان دارند       نوکر فاطمه آنروز مباهات کند .برگرفته از وبلاگ محمد حجتی
  • vahid hajiloo