دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

دست نوشته های یک مهندس

توبه کسانی که گناه می کنند، تا وقتی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می گوید: «اکنون توبه کردم.» پذیرفته نیست. نساء : 18

هرکه گردد در جهان چون بو تراب
بازگرداند ز مغرب آفتاب «اقبال لاهوری»

وحید حاجیلو هستم کارشناس ارشد اصلاح نباتات، علاقمند به سیتوژنتیک و آزمایشگاه. پس از عمری -حدود 15 سال- وبلاگ نویسی در میهن بلاگ به اجبار و با تأسف که این سیستم وبلاگ دهی برای همیشه قراره خاموش بشه، مجبور شدیم کوچ کنیم و این شد که اومدیم به رسانه ی متخصصان و اهل قلم پیوستیم.

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

آیه ی نور

ترجمه ی آیه ی 7 سوره ی بقره :خداوند بر دل های آنان ، و بر شنوایی ایشان مهرنهاده و بر دیدگانشان پرده ای است و آنان را عذابی دردناک است. تفسیر:یعنی چون که فایده ی دل که دریافتن حق است و فایده ی گوش که شنیدن آیاتست و فایده ی چشم که دیدن معجزات است از آنها حاصل نمی شود پس گویا که حق تعالی این هر سه عضو را به ایشان نداده  و نمی تواند بود که مراد از این آیه مهر نهادن حق تعالی باشد بر این سه عضو از روی حقیقت تا به جهت آن ایمان نیاورند زیرا که خدای تعالی فاعل شر نیست چه این فتح است و خدای متعال از فتح. منزه است
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

فاطمه

به نام خدا چون روز رستاخیز مرا جست و جو کنند نبود  به غیر تو مهری که رو کنند مهرت چنان گداخت که مورهای تربتم عضوی نیافتند که نیشی فرو کنند                                                   *** فاطمه کیست؟ کسی چه می داند که هدف خدای فاطر از خلقت فاطمه چه بوده است؟ چه نیازی است در میان چهارده معصوم یک زن محوریت عترت را با عصمت خود ( بی آنکه امر امامت را مستقیم بر عهده  داشته باشد؟) به عهده گیرد؟ چرا در روایات ، خلقت آسمان و زمین را از نور مبارک فاطمه (س) بیان می فرماید؟ و به راستی چه رمز و رازی است میان فاطریت «اللّه» و فاطمیت«فاطمه»؟ چه رشته ی امید و پیوندی است که میان ما و فاطمه و فاطر بسته شده است؟ او کیست که جان ها با زمزمه ی نامش انقلابی درونی می یابند و انسان های دشمن ستیز درپس توسل به نامش با آه و ناله شفاعت می خواهند؟ او کیست که خالق عباداتش را به رخ فرشتگان کشیده ، فخر می کند و نام مقدّس خلیفة اللّه را به او انعام می دهد، ظرفیت گسترده ی روحش را ازایمان لبریز ساخته و براین اشباع روح ، مُهر تأیید می نهد؟ فاطمه ، رمزی است میان عرش و خاک ، که آدمیان نظاره گر عروجش بودند. گویی گام های متورمش ، گواه التهاب عشق در اتصال به معشوق گشته اند؟ گام هایی در عبادت ، گام هایی در اتصال خاک به عرش، چنان اوجی که رضایتش رضایت فاطر می شود و خشمش خشم  فاطر. اگر قرار باشد موجودی را در اوج اتصال نشان ملائکه دهند ، تا درس ابتدای خلقت و علّت سجود کائنات را مرور نماید، اگر قرار باشد در روی زمین و زمان تنها یک معصوم لیاقت هم کفوی در همسری او را بیابد، آخرین پیامبر شرافت پدری او و امامت ، افتخار انشعاب از او را ، باید در لابلای تمامی مناجات و آثار عرفان الهی ، نشانی از نام فاطمه موجود باشد . تا راهیان حق به دنبال او بگردند و از هم بپرسند او کیست؟ چه پیامی دارد؟ و کائنات پاسخ دهند: « همانست که تا آدم شنید ، با توسل به او توبه کرد.همان که تا نوح نامش را شنید سکان کشتی را به نام او زد، و تا ابراهیم شنید ، به لرزه در آمده ، و از خدا تقاضای عنایت فرزند دختری نمود ، و .... ، و تا محمّد (ص) شنید ، با استغاثه ،از خدای فاطر دیدارش را طلب نمود . برای زمان دیدارش لحظه شماری کرد و عزیزترین حامیش (خدیجه)  را چهل شبانه روز به اعتکاف خواند ؛ تا جسم زمینه ای شود برای تجلی این عظمت الهی !                                                  ***      شناخت فاطمه در کتاب بحار الانوار ، از حضرت رسول (ص) در حق فاطمه زهرا (س) روایت شده که فرمود : « هر کس به حق فاطمه را بشناسد ، شب قدر را درک نموده ، و فاطمه به این نام نامیده شده ، زیرا مردم از کنه معرفت او منقطع شده اند. » در این روایت دو نکته ی ظریف وجود دارد : 1-    معرفت به فاطمه (س) ، همان ادراک شب قدر است. یعنی شب قدر را کسی درک نخواهد کرد؛ چنان که حق معرفت فاطمه را نیز کسی نمی تواند درک کند. 2-    انقطاع مردم از معرفت حقیقی فاطمه(س). نکته ی دوّم در حقیقت ، نکته ی اوّل را ناممکن و تعلیق نموده است . که فاطمه شناخته نخواهد شد.     حضرت رسول دست فاطمه را گرفت و فرمود: «هر کس او را شناخت ، شناخته است ، و اگر کسی او را نمی شناسد ، (بداند که) فاطمه پاره ی تن من ، روح من و در میان پهلوی من است. »      نتیجه ی این معرفی آن است که مردم باید با پاره ی تن پیامبر (قلب و روح و فؤاد پیامبر) همچون خود پیامبر عمل کنند. حرمت جان پیامبر ، حرمت پیامبر است ،و احترام به جزء، احترام به کل است.                                                          ***    معنای نام فاطمه فاطمه مشتق از فطم است . در مجمع البحرین آمده است: فطیم بر وزن کریم ، طفلی را گویند که از شیر بریده و جدا شود ، و رضای او به نهایت رسیده باشد. همچنین گویند: نفس امّاره مانند طفلی شیر خوار است که چون او را به خود واگذاری، همیشه شیر می خواهد ، و چون از شیر بُریدی ، بریده می شود . لذا فاطمه را طفلی گویند که از شیر گرفته شده ، و به معنای مفطومه است . در تفسیر عسکری ، در خصوص اسم  فاطمه آمده است : خداوند سبحان خود را فاطم خوانده است ؛ یعنی جدا کننده ی اولیای خودش از دشمنان و دخول در بهشت.   *** شفاعت فاطمه      در کتاب علل الشرایع ، مرحوم  صدوق (ره) از محمّد بن مسلم ثقفی روایت کرده است  که از امام محمّد باقر(ع) شنیدم ،فرمود : حضرت فاطمه (س) بر در جهنّم می ایستد ، در آن روز میان هر دو چشم هر مؤمن و کافری نوشته می شود : « هذا مؤمن» ، یا « هذا کافر» . دوستدار فاطمه که گناهکار باشد ، میان دو  چشمش نوشته می شود « هذا محّب» زمانی که این گناهکار را به سوی آتش می برند ، فاطمه (س) در مقام خود عرض می کند :  «الهی و سیدی سمیتنی فاطمه وفطمت بی من تولانی و تولّی ذریتی من النار و وعدک الحق و انت لا تخلف المیعاد.» (خداوندا ، مرا فاطمه نامیدی ، و به جهت من هر کس که مرا و ذریه ی مرا دوست بدارد ، از آتش بُریدی و وعده ی تو حق است و خلاف نمی کنی ؛ پس حق تعالی می فرماید :راست می گویی ، من تو را فاطمه نامیدم  دوستان و ذریه ی تو را از آتش جدا کردم ، وعده ی من حق است ، اینکه آتش را امر کردم ، برای شفاعت تست. پس شفاعتت را قبول می کنم ، تا اینکه ملائک ، انبیاء و اهل موقف بدانند که چه مکان و منزلتی نزد من داری ؛ پس هر کس بر پیشانیش کلمه ی مؤمن نوشته شده است، او را شفاعت کن و داخل بهشت نما ، که شفاعتت مورد قبول است. )                                                     برگرفته از چرا فاطمه ،فاطمه شد؟  جلد اول تحقیقی از سیمین دخت بهزاد پور
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

دین

بندگی کن تا که سلطانت کنند         تن رها کن تا همه جانت کنند همچو سلمان در مسلمانی بکوش    ای مسلمان تا که مسلمانت کنند خوی حیوانی سزاوار تو نیست      ترک این خو کن که انسانت کنند چون نداری درد درمان هم مخواه   درد پیدا کن که درمانت کنند بنده ی شیطانی و داری امید          که ستایش همچو یزدانت کنند؟ خزائن الاشعار ، سید عباس جوهری
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

معنی لغوی آیه

این کلمه دارای معانی گوناگون است از جمله:   1-    علامت و نشانه 2-    جماعت 3-    امر عجیب و شگفت آور   آیه ی قرآن به تناسب هریک از معانی فوق، آیه نامیده شده است. از آن جهت که:   الف) هر آیه ای در قرآن ، نشانه ی صدق و راستی آورنده ی آن و علامت عجز و ناتوانی مخالفان و حاکی از انقطاع و جدایی آن از ماقبل و ما بعد آن است. ب) آیه از جماعتی حروف و کلمات و یا جمله ها تشکیل شده است. ج) هر آیه در همان حد کوتاه در حد اعجاز قرار دارد و عجیب و شگفت آور است.   و در حد تعریف آیه می توان گفت: آیه عبارت است از بخشی از حروف و یا کلمات و جمله هایی که از طریق نقل و روایت، حدود آن مشخص شده است.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

معنی لغوی قرآن

قرآن در اصل مصدر است به معنی خواندن . چنانکه در بعضی از آیات معنای مصدری مراد است مانند  « ِان علینا جمعه و قرآنه فاذا قراناه فاتبع قرآنه».سپس قرآن علم است (اسم خاص)  یعنی قرآن خواندنی است. بعضی ها قرآن را در اصل به معنی جمع گرفته اند که اصل "قراء" به معنی جمع است در این صورت می توانند بگویند قرآن یعنی جامع حقایق و فرموده های الهی . ونیز گفته اند از آن جهت قرآن نامیده می شود که سوره ها را جمع نموده و آنها   را به یکدیگر می پیوندد.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
1-زمان نزول آیات را معلوم می کند. 2-شناسایی تاریخ تشریع و مکان تشریع و سبب نزول حکمت آن تشریع را معلوم می دارد.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰

نوروز

عید نوروز بر تمام ایرانیان مبارک
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
1-هر سوره ای که در آن فرمان جهاد و احکام دیده می شودمدنی است. 2-سوره هایی که در آن احکام ،حدود وفرائض وحقوق،قوانین مدنی ،اجتماعی و سیاسی گزارش شده است مدنی است. 3-هر سوره ای که در آن از منافقین یاد شده است مدنی است،ولی از این قاعده سوره ی عنکبوت که با وجود مکی بودن این سوره یازده آیه ی آن مدنی است و در عین حال در این سوره از منافقین یاد شده است مستثنی می باشد. 4-مجادله ی با اهل کتاب و دعوت آنها به عدم تعصب و غلو در دینشان.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
1-هر سوره ای که در آن سجده وجود دارد مکی است. 2-هر سوره ای که در آن لفظ "کلا" به کار رفته است مکی است. 3-هر سوره ای که در آن "یا ایها الناس"آمده و یا "یا ایها الذین امنو" در آن دیده نمی شود مکی است. مگر سوره ی حج که در اواخر آن آمده است. 4-هر سوره ای که در آن قصص انبیا وملل گذشته آمده است- جز سوره ی بقره- مکی است. 5-هر سوره ای که در آن داستان آدم و ابلیس دیده می شود-جز سوره ی بقره - مکی است. 6-هر سوره ای که با حروف مقطعه از قبیل "الم"و"الرا"و امثال آن آغاز می شود-جز دو سوره ی بقره و آل عمران- مکی است.
  • vahid hajiloo
  • ۰
  • ۰
دوران رسالت پیامبر اکرم (ص)به دو بخش تقسیم می شود : دوره ی اول : سیزده سال است ؛ که ایشان در مکه مشغول تبلیغ بودند. دوره ی دوم : ده سال است؛ که به مدینه حجرت فرموده و در آن مدت دین خود را تکمیل فرمودند. آنچه از قرآن در دوره ی اول نازل شد آیات و سوره های مکی نامند خواه در خود مکه نازل شده باشد یا نه. وآیات و سوره هایی که در عرض ده سال بعد نازل گشته مدنی نام دارند ، خواه در خود مدینه نازل گردیده اند یا در جاهای دیگر . بیشتر قرآن در مکه در عرض سیزده سال مذکور نازل شده است. تعداد سوره های مکی 86 وسوره های مدنی 28 می باشد که جمعا 114 سوره ی قرآن را تشکیل می دهند .
  • vahid hajiloo